به شانه های سست باد منم که تکیه داده ام

به این دوچشم بی گناه عذاب گریه داده ام

منم که از کوه خودم، همیشه کاه ساختم

برگ برنده داشتم ولی همیشه باختم

من از تمام آسمان به یک ستاره دلخوشم

تویی که طول می کشی، منم که وقت می کشم

نگاه کن صداقتم اسیر صد فریب شد

دل من از هرچه که بود همیشه بی نصیب شد

صبح ندیده عمرمان، زود غروب می شود

تو خوب زندگی کن و ببین چه خوب می شود

کسی برای عاشقی حکم قفس نمی دهد

گنه نکرده آدمی تقاص پس نمی دهد

به شانه های سست باد، منم که تکیه داده ام

به این دوچشم بی گناه، عذاب گریه داده ام

منم که از کوه خودم همیشه کاه ساختم

برگ برنده داشتم ولی همیشه باختم