روز نگار هفته نگار ماه نگار جریان زندگی

۹ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است

جان بر کفان بی مدعا

صبح وقتی داشتم اخبار ساعت 10 شبکه خبر رو که داشت از صحنه آتش سوزی ساختمان پلاسکو خبر زنده پخش میکرد صبحونه می خوردم. خبرنگار از سخنگوی آتش نشانی در مورد وضعیت آتش سوزی سوال می پرسید و ایشون هم از کنترل آتش توسط جان بر کفان بی مدعا جواب داد.از خونه زدم بیرون و اومدم سمت مغازه . حوالی ساعت 1 بعد از ظهر تو سایت دیدم که نوشته بود پلاسکو تو آتش فرو ریخت.پیش خودم گفتم اینا بازم اخبار غلط دادند، صبح که خودشون گفتند آتش مهار شده....... حدودای 5 بعد از ظهر اینبار تو تلگرام دیدم ساختمان پلاسکو 1339 - 1395 ، عین نوشته های سنگ قبر .یه لحظه به خودم اومدم و رفتم تو سایت های خبری و ..... واقعا ناراحتم .کلافه ام 

خدا ........

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
جان الف

احترام

هیچ چیز محترم تر از یک قلب شاکر و سپاسگزار نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جان الف

من و مه

چند روزی میشه که هوا عجیب سرد شده انگار میخواد جهنمی سرد تمام اطراف آدم رو احاطه کنه .از اواخر شب که مه غلیظی چتر وهم انگیزش رو رو شهر باز میکنه و تا حوالی 11 صبح همچنان سایه اش رو رو سر ما نگه می داره ، خورشید با اون همه عظمتش تازه همون حوالی می خواد طلوع کنه انگاری اونم به خواب زمستونی رفته. هر روز علی الخصوص صبح ها شاخه ها و تنه های درختان شهر به طرز قشنگی با قطرات مه خوفناک تزئین شده و آدم رو به یاد فیلمای هالیوودی میندازه.نمی دونم همه ی آدما مثل من به رخدادهای طبیعی دور و برشون نگاه می کنند یا ....

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جان الف

سخنی از حضرت علی (ع)

بدترین دوست،‌ کسی است که برای او به رنج و زحمت افتی.

حضرت علی(ع)

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
جان الف

میانه‌رو افسانه‌ای

خبرش رو دیشب حوالی ساعت 7 و نیم هنگامی که از نظم دادن به انباری مغازه برمیگشتم برادرم از تلگرام برام گفت: رفسنجانی درگذشت. همین....

حیف که یکی از مهره های برجسته سیاسی از میون ما رفت .

روحش شاد ، یادش گرامی.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
جان الف

آزاد

هیچ کس نمی تواند آزادی خود را هدف خویش سازد، مگر اینکه آزادی دیگران را نیز به همان گونه هدف خود قرار دهد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جان الف

شانه های سست باد

به شانه های سست باد منم که تکیه داده ام

به این دوچشم بی گناه عذاب گریه داده ام

منم که از کوه خودم، همیشه کاه ساختم

برگ برنده داشتم ولی همیشه باختم

من از تمام آسمان به یک ستاره دلخوشم

تویی که طول می کشی، منم که وقت می کشم

نگاه کن صداقتم اسیر صد فریب شد

دل من از هرچه که بود همیشه بی نصیب شد

صبح ندیده عمرمان، زود غروب می شود

تو خوب زندگی کن و ببین چه خوب می شود

کسی برای عاشقی حکم قفس نمی دهد

گنه نکرده آدمی تقاص پس نمی دهد

به شانه های سست باد، منم که تکیه داده ام

به این دوچشم بی گناه، عذاب گریه داده ام

منم که از کوه خودم همیشه کاه ساختم

برگ برنده داشتم ولی همیشه باختم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جان الف

به یاد گذشته

دیروز صبح به هوای خرید نون سنگک از خونه زدم بیرون از عرض خیابون عبور کردم و داشتم عرض اون یکی خیابون رو طی میکردم که یه خانوم رو به همراه پسری با حدودای 5 یا 6 ساله که دستش رو گرفته بود رو دیدم.لحظه ایی دیدم که اون خانوم یه جوری منو نگاه کرد وقتی از کنار هم رد شدیم بعد از طی یکی دو متر تازه یادم اومد که اون خانوم کی بود.......

همیشه وقتش که می رسید میومدم جلوی مغازه تا 30 ، 40 متر نگاهم با نگاهش یکی بشه . تقریبا دو بار در روز شاید 3 بار.قلبم به طپش می افتاد من یه جوون 22 ساله و اون یه دختر 18 ، 19 ساله. واسه این میگم اون چون که تا چند سال که نگاهم با نگاهش قفل می شد نخواستم این جریان رو بسط بدم و بیشتر با هم آشنا بشیم.دلخوشیم این بود.ولی جریان زندگی بر خلاف خواسته های من بود و من تسلیم او....

و حالا من یه مرد 33 ساله . افسوس که افسار عمرمان دست خودمان نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جان الف

سلام

سلام 
بعد از حدود 3 هفته از ایجاد وبلاگ قایق کاغذی می خوام بنویسم.میخوام کیبورد به دست بگیرم و بنویسم.دلیل ننوشتنم بی حوصلگی بود خب شهر من هواش چندین هفته بود که ابری و خاکستری بود و امروز کمی روی گل شمسی خانوم رو دیدیم و هورمون های بی حالم سر حال اومدن .
بهر حال شرمنده این اولین پست من تو 14 دی ماه در ساعت 6 و 54 دقیقه عصر روز 3 شنبه . آسمان شهرم نصف مهتاب نصفه و نصف ابرای خاکستری.  
به امید روزای خوب و پر از انرژی 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جان الف